روزمرگی

خسته.خسته.خسته.خسته.خسته 

از روزمرگی.از یکنواختی.از دیدن همه ی آدم هایی که حالت رو به هم میزنن. 

از دیدن همه اونایی که نمیفهمنت... 

سر تکون میدن برا تاییدت ولی هیچی ازت نمیدونن.فقط سرشونو تکون میدن با اون لبخند مزخرف تحقیر آمیزشون که پر حس کینه و شهوت و حرصه. 

از خوابگاه.دانشکده.سلف.سایت و تکرار دوباره همشون متنفرم.متنفر! 

 

الکی خوش شدم.الکی میخندم.داد میزنم.هوار میکشم.گریه میکنم.جیغ میزنم.. 

ولی همش بهونه است برا تغییر این همه یکنواختی. 

هیچی عوض نمیشه !میدونم!

میشناسمت! خودت بمون.

اینکه شخصیت یکیو بدونی و اون هی بخواد ادای یکی دیگه رو درآره حرص آدمو در می آره! 

مخصوصا اگه اون آدمو از ته قلبت دوس داشته باشی! 

و هی بخواد با پیاده روی رو اعصابت برینه به همه ی تصوراتی که از اون آدم داری!  

اگه یه چیزو طرفم پرت کردی حواست به خودت باشه چون حتما ! یه چیزی پرت میشه طرف خودت ..... 

+ این تاوان شکستن قول هایی یه که به خودت دادی .

 

ا

  

نفرینم بر تو !

امشب از ته دلم برات دعا میکنم.. 

دعا های خوب خوب !! 

که وقتی میری دس رو ناموس مردم بلند میکنی دستت بشکنه !

وقتی به "مادرم" توهین میکنی جلو چشمای خودت به خواهر مادرت تجاوز شه تا ببینی چه دردی داره از یکی توهین و فحش بشنوی و تنها کاری که از دست بر می اد این باشه که با التماس تو چشای طرف نگا کنی و هی اون بگه "خفه" خفه" 

امشب میخوام "گه" ترین آدم دنیا باشم ! میخوام مثل همیشه حتی دلم برا سربازی که بدبخت توئه هم نسوزه!

امشب حتی دلم برا زنتم نمی سوزه که چطوری توی کثافت شبا کنارش وول میخوری!

دلم میخواست میتونستم اون چشای هیزتو از کاسه درارم تا بفهمی اونقدر ها هم که نشون میدم ترسو نیستم!!

13آبان هم واسه تو شد یه روزی که عقده هاتو رو سر ملت خالی کنی !!!!

این اولین باره دارم از بی رحم و بی رگ و ریشه بودن یکی تعجب میکنم !!

اره !!!

یادم باشه امشب حتماااا نفرینت کنم !